تاب بازی دوشت دالم.
با سرد شدن هوا و کم شدن تفریحات، عرشیا جونم دیگه حوصلش تو خونه سر میرفت با هیچ اسباب بازی یا کارتونی نمشد شادش کرد واسه همین منو بابایی تصمیم گرفتیم واسه سر گرم شدن گل پسر براش تاب بخریم تا شاید انرژیش یه کوچولو تخلیه بشه و دست از بد اخلاقی برداره . خلاصه جمعه گذشته با هم رفتیم و براتش تاب خریدیم که کلی هم خوشش اومدو مداوم میادو میگه مامانی تاب بازی میکنم. تاب باژی دوشت دارم. و حالا دیگه مامان یه شغل جدید داره و اونهم اینه که واسه و تابت بده. اینهم عکست موقع خوشحالی تاب بازی. ...